چرا در بعضی روابط، ترس از تعهد و پایبندی وجود دارد؟ 15 نکته
ترس از تعهد، پدیده ای پیچیده و رایج در دنیای روابط امروزی است. این ترس میتواند به شکل های مختلفی بروز پیدا کند و دلایل متعددی در پس آن نهفته باشد. در این مقاله، به 15 نکته مهم در مورد علل ترس از تعهد در روابط می پردازیم. ترس از تعهد میتواند تاثیرات مخربی بر روابط عاشقانه داشته باشد. شناخت عوامل ایجاد کننده این ترس، قدم اول برای غلبه بر آن و داشتن روابطی سالم و پایدار است.
- ✅
تجربه های تلخ گذشته:
روابط شکست خورده قبلی، میتوانند زخم هایی عمیق بر جای بگذارند و فرد را از ورود به یک رابطه جدید با ترس و احتیاط همراه کنند. - ✅
ترس از دست دادن آزادی:
برخی افراد، تعهد را به معنای محدود شدن و از دست دادن استقلال خود می دانند و از این بابت نگران هستند. - ✅
ترس از صمیمیت:
ایجاد صمیمیت واقعی با یک فرد دیگر، نیازمند آسیب پذیری و به اشتراک گذاشتن احساسات است. این موضوع برای برخی افراد دشوار و ترسناک است. - ✅
ترس از شکست:
هیچ کس دوست ندارد دوباره طعم شکست را بچشد. ترس از اینکه رابطه جدید نیز با شکست مواجه شود، میتواند مانع تعهد شود. - ✅
عدم اعتماد به نفس:
افرادی که اعتماد به نفس پایینی دارند، ممکن است احساس کنند لایق عشق و تعهد نیستند و از طرد شدن می ترسند. - ✅
وجود گزینه های متعدد:
در دنیای مدرن، با وجود شبکه های اجتماعی و اپلیکیشن های دوست یابی، گزینه های متعددی برای برقراری ارتباط وجود دارد. این موضوع میتواند باعث شود فرد از تعهد به یک نفر خودداری کند. - ✅
الگوهای خانوادگی:
اگر فرد در خانواده ای بزرگ شده باشد که در آن تعهد و پایداری در روابط وجود نداشته، ممکن است ناخودآگاه این الگو را تکرار کند. - ✅
مشکلات شخصیتی:
برخی اختلالات شخصیتی، مانند اختلال شخصیت اجتنابی، میتوانند باعث شوند فرد از روابط صمیمی و تعهد دوری کند. - ✅
عدم بلوغ عاطفی:
تعهد نیازمند بلوغ عاطفی و توانایی حل مسئله و سازش است. اگر فرد به این بلوغ نرسیده باشد، ممکن است از تعهد بترسد. - ✅
ترس از مسئولیت:
تعهد به معنای پذیرش مسئولیت در قبال فرد مقابل است. برخی افراد از پذیرش این مسئولیت ها هراس دارند. - ✅
توقع های غیر واقع بینانه:
داشتن توقع های غیر واقع بینانه از یک رابطه، میتواند باعث ترس از عدم توانایی در برآورده کردن این توقعات و در نتیجه، ترس از تعهد شود. - ✅
فشار اجتماعی:
گاهی اوقات، فشار اجتماعی برای ازدواج و تشکیل خانواده، میتواند باعث شود فرد از ترس عدم توانایی در برآورده کردن این انتظارات، از تعهد دوری کند.

- ✅
تمرکز بیش از حد بر خود:
افرادی که بیش از حد بر خود و نیازهای خود متمرکز هستند، ممکن است نتوانند نیازهای فرد مقابل را درک کرده و به او متعهد شوند. - ✅
عدم وجود ارتباط عمیق:
اگر ارتباط عمیق و معناداری بین دو طرف وجود نداشته باشد، تعهد دادن به رابطه دشوار خواهد بود. - ✅
ترس از تغییر:
تعهد به معنای پذیرش تغییراتی است که در طول زمان در رابطه رخ می دهد. برخی افراد از تغییر می ترسند و به همین دلیل از تعهد دوری می کنند.
درک این نکات میتواند به ما کمک کند تا ریشه های ترس از تعهد را در خود و دیگران شناسایی کنیم و گام هایی برای غلبه بر آن برداریم. با شناخت دلایل ترس از تعهد، می توانیم روابطی سالم تر، پایدارتر و صمیمی تر را تجربه کنیم.
چرا در بعضی روابط، ترس از تعهد و پایبندی وجود دارد؟
تجربههای تلخ گذشته
تجربه شکست در روابط قبلی میتواند زخمهایی به جا بگذارد که فرد را از ورود به یک رابطه جدید با ترس و احتیاط مواجه کند.خاطرات دردناک خیانت، جدایی، یا سوء استفاده عاطفی، این باور را تقویت میکند که تعهد و پایبندی لزوماً به شادی و ثبات منجر نمیشود.
این افراد اغلب ناخودآگاه به دنبال الگوهای رفتاری مشابه در روابط جدید میگردند و از ترس تکرار همان تجربهها، از صمیمیت و تعهد اجتناب میکنند.آنها ممکن است به طور ناخودآگاه شریک عاطفی خود را امتحان کنند یا به دنبال نقصهایی بگردند که توجیهی برای فرار از رابطه باشد.
در این شرایط، مشاوره و رواندرمانی میتواند به فرد کمک کند تا آسیبهای گذشته را التیام بخشد و با دیدگاه جدیدی به روابط عاطفی نگاه کند.
یادگیری مهارتهای ارتباطی سالم و شناخت الگوهای رفتاری ناسالم نیز در این مسیر بسیار مؤثر است.پذیرش این واقعیت که هر رابطه جدید فرصتی برای یادگیری و رشد است، میتواند به کاهش ترس از تعهد کمک کند.البته، نباید فراموش کرد که التیام زخمهای گذشته زمانبر است و نیاز به صبر و پشتکار دارد.
ترس از دست دادن استقلال و آزادی
برخی افراد، تعهد و پایبندی را معادل از دست دادن استقلال و آزادی فردی خود میدانند.آنها تصور میکنند که ورود به یک رابطه جدی، آنها را محدود میکند و مانع از رسیدن به اهداف و آرزوهایشان میشود.این افراد ممکن است از صرف وقت و انرژی برای یک رابطه، غافل شدن از علایق شخصی، یا محدود شدن در تصمیمگیریهای فردی بترسند.آنها ممکن است به طور ناخودآگاه از شریک عاطفی خود فاصله بگیرند یا به دنبال راههایی برای حفظ استقلال خود باشند.
برای این افراد، باید درک کنند که یک رابطه سالم و متعهدانه، لزوماً به معنای از دست دادن استقلال نیست.
بلکه، یک رابطه سالم میتواند فضایی را فراهم کند که هر دو طرف در کنار هم رشد کنند و از یکدیگر حمایت کنند.تعیین مرزهای مشخص در رابطه و حفظ فضای شخصی، میتواند به کاهش ترس از دست دادن استقلال کمک کند.در ضمن، گفتگو با شریک عاطفی در مورد نیازها و انتظارات، میتواند به ایجاد تفاهم و کاهش سوء تفاهمها منجر شود.پذیرش این واقعیت که یک رابطه متعهدانه میتواند به زندگی فردی معنا و عمق بیشتری ببخشد، میتواند به غلبه بر ترس از دست دادن استقلال کمک کند.باید به یاد داشته باشیم که استقلال فردی و تعهد عاطفی، دو مفهوم متضاد نیستند، بلکه میتوانند در کنار هم وجود داشته باشند و به یکدیگر کمک کنند.
نداشتن الگوی مناسب در خانواده
نحوه تعامل والدین و اطرافیان در دوران کودکی، نقش مهمی در شکلگیری باورها و انتظارات ما از روابط عاطفی دارد.اگر فردی در خانوادهای بزرگ شده باشد که روابط ناموفق، طلاق، یا بیتوجهی عاطفی در آن رایج بوده باشد، ممکن است به طور ناخودآگاه از تعهد و پایبندی بترسد.این افراد ممکن است باور داشته باشند که روابط عاطفی اساساً ناپایدار و دردناک هستند و از این رو، از ورود به یک رابطه جدی اجتناب کنند.آنها ممکن است الگوهای رفتاری ناسالم را از والدین خود یاد گرفته باشند و ناخودآگاه آنها را در روابط خود تکرار کنند.
برای این افراد، باید الگوهای رفتاری ناسالم را شناسایی کنند و برای تغییر آنها تلاش کنند.مشاوره و رواندرمانی میتواند به آنها کمک کند تا باورهای منفی خود را در مورد روابط عاطفی به چالش بکشند و الگوهای رفتاری سالمتری را یاد بگیرند.در ضمن، ارتباط با افراد سالم و موفق در روابط عاطفی، میتواند به آنها نشان دهد که روابط متعهدانه و پایدار امکانپذیر است.مطالعه کتابها و مقالات مرتبط با روابط عاطفی سالم نیز میتواند به افزایش آگاهی و شناخت در این زمینه کمک کند.پذیرش این واقعیت که میتوان از اشتباهات گذشته درس گرفت و الگوهای رفتاری جدیدی را ایجاد کرد، میتواند به غلبه بر ترس از تعهد کمک کند.
به یاد داشته باشیم که گذشته، آینده را تعیین نمیکند و ما میتوانیم با تلاش و آگاهی، الگوهای رفتاری خود را تغییر دهیم.
ترس از آسیبپذیری
تعهد و پایبندی مستلزم آسیبپذیری است.به این معنا که فرد باید حاضر باشد احساسات و نیازهای خود را با شریک عاطفی خود در میان بگذارد و به او اعتماد کند.اما برای برخی افراد، آسیبپذیر بودن بسیار دشوار است.آنها ممکن است از نشان دادن ضعفها، ترسها، یا احساسات واقعی خود به دیگران بترسند.این افراد ممکن است از قضاوت شدن، طرد شدن، یا سوء استفاده شدن توسط شریک عاطفی خود بترسند.آنها ممکن است دیوارهایی را دور خود ایجاد کنند تا از خود در برابر آسیبهای احتمالی محافظت کنند.اما این دیوارها مانع از ایجاد صمیمیت و تعهد در رابطه میشوند.
برای این افراد، باید به تدریج یاد بگیرند که چگونه به شریک عاطفی خود اعتماد کنند و آسیبپذیر باشند.شروع کردن با به اشتراک گذاشتن اطلاعات شخصی کماهمیتتر و سپس به تدریج افزایش سطح آسیبپذیری، میتواند کمککننده باشد.در ضمن، تمرکز بر ایجاد یک رابطه امن و صمیمی، میتواند به کاهش ترس از آسیبپذیری کمک کند.گوش دادن فعالانه به شریک عاطفی، نشان دادن همدلی و حمایت، و ایجاد فضایی بدون قضاوت، از جمله راههای ایجاد یک رابطه امن هستند.
پذیرش این واقعیت که آسیبپذیری بخشی ضروری از هر رابطه عاطفی سالم است، میتواند به غلبه بر ترس از آن کمک کند.
به یاد داشته باشیم که بدون آسیبپذیری، ایجاد صمیمیت و تعهد عمیق در رابطه امکانپذیر نیست.
آسیب پذیری نه ضعف، بلکه شجاعت است.
عدم اطمینان از آینده
گاهی اوقات، ترس از تعهد ناشی از عدم اطمینان از آینده است.افراد ممکن است ندانند که در آینده چه میخواهند و آیا شریک عاطفی فعلی، فرد مناسبی برای همراهی در مسیر زندگی آنها است یا خیر.آنها ممکن است از انتخاب اشتباه بترسند و نگران باشند که در آینده پشیمان شوند.این افراد ممکن است به طور مداوم به دنبال گزینههای بهتر باشند و از تمرکز بر رابطه فعلی خود اجتناب کنند.آنها ممکن است از برنامهریزی برای آینده با شریک عاطفی خود اجتناب کنند و از تعهدات بلندمدت دوری کنند.برای این افراد، باید به خود زمان بدهند تا اهداف و ارزشهای خود را مشخص کنند و درک کنند که چه چیزی از یک رابطه میخواهند.
مشاوره و خودکاوی میتواند به آنها در این مسیر کمک کند.در ضمن، تمرکز بر لحظه حال و لذت بردن از رابطه فعلی، میتواند به کاهش نگرانی در مورد آینده کمک کند.به جای تمرکز بر اینکه آیا این رابطه “رابطه ابدی” است یا خیر، بر کیفیت رابطه در زمان حال تمرکز کنید.پذیرش این واقعیت که هیچ تضمینی برای آینده وجود ندارد و هر رابطهای ممکن است با چالشها و تغییراتی روبرو شود، میتواند به غلبه بر ترس از عدم اطمینان کمک کند.
فقدان مهارتهای ارتباطی
برخی افراد به دلیل نداشتن مهارتهای ارتباطی مناسب، از تعهد میترسند.آنها ممکن است نتوانند به درستی احساسات و نیازهای خود را بیان کنند، به طور موثر به صحبتهای شریک عاطفی خود گوش دهند، یا مشکلات را به طور سازنده حل کنند.این کمبود مهارتها میتواند منجر به سوء تفاهم، تعارض و نارضایتی در رابطه شود و در نتیجه فرد از تعهد دوری کند.آنها ممکن است از مواجهه با مشکلات و بحثهای احتمالی بترسند و ترجیح دهند از ورود به یک رابطه جدی خودداری کنند.برای این افراد، یادگیری مهارتهای ارتباطی سالم ضروری است.
شرکت در کارگاههای آموزشی، خواندن کتابها و مقالات مرتبط، و یا مشاوره با یک متخصص میتواند کمککننده باشد.تمرین گوش دادن فعالانه، بیان احساسات با بهرهگیری از جملات “من” (به جای “تو” که سرزنشگر است)، و یادگیری تکنیکهای حل مسئله، میتواند به بهبود روابط کمک کند.در ضمن، باید درک کنیم ارتباط یک فرایند دوطرفه است و هر دو طرف باید برای بهبود آن تلاش کنند.پذیرش این واقعیت که ارتباط نیازمند تلاش و تمرین است، میتواند به غلبه بر ترس از تعهد ناشی از کمبود مهارتهای ارتباطی کمک کند.
به یاد داشته باشیم که ارتباط موثر کلید یک رابطه سالم و پایدار است.
ترس از قضاوت شدن توسط دیگران
گاهی اوقات، ترس از تعهد ریشه در ترس از قضاوت شدن توسط دیگران دارد.افراد ممکن است نگران باشند که خانواده، دوستان، یا جامعه، شریک عاطفی آنها را نپذیرند یا رابطه آنها را تایید نکنند.این ترس میتواند به ویژه در جوامعی که سنتها و انتظارات خاصی در مورد ازدواج و روابط وجود دارد، قویتر باشد.فرد ممکن است نگران باشد که اگر با کسی که از نظر فرهنگی، مذهبی، یا اجتماعی با او متفاوت است، وارد رابطه شود، با انتقاد و طرد شدن روبرو شود.برای این افراد، باید به یاد داشته باشند که انتخاب شریک زندگی یک تصمیم شخصی است و آنها حق دارند بر اساس ارزشها و تمایلات خود تصمیم بگیرند.
هرچند نظر خانواده و دوستان مهم است، اما نباید اجازه داد که آنها بر تصمیمات اساسی زندگی فرد تاثیر بگذارند.تمرکز بر ایجاد یک رابطه سالم و قوی با شریک عاطفی خود، و اعتماد به قضاوت خود، میتواند به کاهش ترس از قضاوت شدن کمک کند.در ضمن، صحبت کردن با افراد حامی و فهمیده، میتواند به فرد احساس حمایت و دلگرمی بدهد.پذیرش این واقعیت که همیشه کسانی خواهند بود که با انتخابهای ما موافق نیستند، و مهم این است که با خودمان صادق باشیم، میتواند به غلبه بر ترس از قضاوت شدن کمک کند.
به یاد داشته باشیم که خوشبختی خود را فدای جلب رضایت دیگران نکنیم.
اعتیاد به هیجان روابط کوتاه مدت
برخی افراد به هیجان و تازگی روابط کوتاه مدت معتاد هستند.آنها از مراحل اولیه آشنایی، جذب شدن، و شور و اشتیاق اولیه لذت میبرند، اما به محض اینکه رابطه وارد مرحله عمیقتر و متعهدانه تری میشود، احساس بیقراری و نارضایتی میکنند.این افراد ممکن است به طور ناخودآگاه به دنبال روابط جدید باشند تا دوباره آن هیجان اولیه را تجربه کنند.آنها ممکن است از ایجاد صمیمیت عمیق و آسیبپذیری در رابطه اجتناب کنند و ترجیح دهند در سطح سطحی باقی بمانند.برای این افراد، باید الگوهای رفتاری خود را شناسایی کنند و درک کنند که اعتیاد به هیجان روابط کوتاه مدت میتواند مانع از تجربه یک رابطه عاطفی عمیق و رضایتبخش شود.
مشاوره و رواندرمانی میتواند به آنها کمک کند تا ریشههای این اعتیاد را کشف کنند و الگوهای رفتاری سالمتری را جایگزین کنند.در ضمن، یادگیری مهارتهای مدیریت هیجان و تحمل احساسات ناخوشایند، میتواند کمککننده باشد.تمرکز بر ایجاد یک رابطه پایدار و متعهدانه، و یافتن راههایی برای حفظ هیجان و تازگی در رابطه، میتواند به شکستن این چرخه کمک کند.پذیرش این واقعیت که هیجان تنها یک جنبه از یک رابطه سالم است و صمیمیت، تعهد، و رشد مشترک نیز از اهمیت بالایی برخوردارند، میتواند به غلبه بر این اعتیاد کمک کند.
به یاد داشته باشیم که روابط پایدار و متعهدانه میتوانند به همان اندازه، و حتی بیشتر، هیجانانگیز و رضایتبخش باشند.
ترس از مسئولیتپذیری
تعهد و پایبندی مستلزم پذیرش مسئولیت در قبال رابطه و شریک عاطفی است.این مسئولیت میتواند شامل حمایت عاطفی، مالی، یا عملی باشد.برخی افراد از پذیرش این مسئولیتها میترسند.آنها ممکن است احساس کنند که آمادگی لازم برای حمایت از یک فرد دیگر را ندارند، یا نگران باشند که نتوانند به تعهدات خود عمل کنند.این ترس میتواند ناشی از عدم اعتماد به نفس، تجربه های ناموفق قبلی، یا باورهای نادرست در مورد نقشهای جنسیتی باشد.
برای این افراد، باید به تدریج مسئولیتهای کوچکتری را در رابطه بر عهده بگیرند و با موفقیت در انجام آنها، اعتماد به نفس خود را افزایش دهند.
در ضمن، گفتگو با شریک عاطفی در مورد انتظارات و مسئولیتها، و تقسیم عادلانه آنها، میتواند به کاهش ترس از مسئولیتپذیری کمک کند.یادگیری مهارتهای مدیریت مالی و برنامهریزی، و ایجاد یک سیستم حمایتی قوی از دوستان و خانواده، نیز میتواند کمککننده باشد.پذیرش این واقعیت که مسئولیتپذیری بخشی ضروری از یک رابطه سالم و بالغانه است، و میتواند به رشد شخصی و ایجاد یک رابطه قویتر کمک کند، میتواند به غلبه بر این ترس کمک کند.به یاد داشته باشیم که مسئولیتپذیری به معنای تحمل تمام بار نیست، بلکه به معنای مشارکت فعال و منصفانه در رابطه است.
ناپختگی عاطفی
ناپختگی عاطفی میتواند یکی از دلایل اصلی ترس از تعهد باشد.افراد ناپخته عاطفی اغلب در درک و مدیریت احساسات خود مشکل دارند، نمیتوانند به درستی با دیگران همدلی کنند، و در برقراری ارتباط موثر با دیگران دچار چالش میشوند.این افراد ممکن است به راحتی عصبانی شوند، به شدت واکنش نشان دهند، یا از مواجهه با احساسات ناخوشایند اجتناب کنند.آنها ممکن است انتظارات غیرواقعی از رابطه داشته باشند، یا نتوانند نیازهای خود را به درستی بیان کنند.در نتیجه، از ورود به یک رابطه متعهدانه که نیازمند بلوغ عاطفی و توانایی حل تعارضات است، خودداری میکنند.
برای این افراد، کار کردن بر روی رشد عاطفی خود ضروری است.مشاوره و رواندرمانی میتواند به آنها کمک کند تا احساسات خود را بهتر بشناسند، مهارتهای مدیریت هیجان را یاد بگیرند، و الگوهای رفتاری ناسالم را تغییر دهند.در ضمن، تمرین همدلی، یادگیری مهارتهای ارتباطی، و تمرکز بر خودآگاهی، میتواند به افزایش بلوغ عاطفی کمک کند.پذیرش این واقعیت که رشد عاطفی یک فرایند مداوم است، و نیازمند تلاش و تعهد است، میتواند به غلبه بر ترس از تعهد ناشی از ناپختگی عاطفی کمک کند.به یاد داشته باشیم که یک رابطه سالم و متعهدانه نیازمند دو فرد بالغ است که بتوانند با یکدیگر به طور موثر ارتباط برقرار کنند و نیازهای یکدیگر را برآورده کنند.
داشتن انتظارات غیر واقعبینانه از رابطه
گاهی اوقات ترس از تعهد به دلیل داشتن انتظارات غیرواقعبینانه از رابطه به وجود میآید.این انتظارات میتوانند ناشی از فیلمها، سریالها، رمانها، یا تجربیات دیگران باشند.افراد ممکن است انتظار داشته باشند که رابطه همیشه پر از شور و اشتیاق باشد، شریک عاطفیشان همیشه آنها را درک کند، و هیچگونه تعارض یا مشکلی در رابطه وجود نداشته باشد.وقتی رابطه با این انتظارات همخوانی ندارد، آنها ممکن است احساس ناامیدی کنند و از تعهد دوری کنند.برای این افراد، باید انتظارات خود را بازبینی کنند و آنها را با واقعیتهای یک رابطه سالم و پایدار هماهنگ کنند.
درک این موضوع که هیچ رابطهای کامل و بینقص نیست، و هر رابطهای نیازمند تلاش، سازش، و حل تعارض است، ضروری است.مطالعه در مورد روابط سالم، صحبت کردن با افراد با تجربه، و مشاوره با یک متخصص میتواند به اصلاح انتظارات غیرواقعبینانه کمک کند.در ضمن، تمرکز بر نقاط قوت رابطه، قدردانی از ویژگیهای مثبت شریک عاطفی، و پذیرش نقاط ضعف او، میتواند به بهبود رضایت از رابطه کمک کند.پذیرش این واقعیت که یک رابطه واقعی و متعهدانه، ترکیبی از لحظات خوب و بد است، و مهم این است که دو طرف بتوانند با یکدیگر رشد کنند و از یکدیگر حمایت کنند، میتواند به غلبه بر ترس از تعهد ناشی از انتظارات غیرواقعبینانه کمک کند.
به یاد داشته باشیم که عشق واقعی، عشق کامل و بینقص نیست، بلکه عشقی است که در گذر زمان رشد میکند و با چالشها روبرو میشود.
وسواس فکری
وسواس فکری (OCD) میتواند به ترس از تعهد دامن بزند.افراد مبتلا به OCD ممکن است افکار وسواسی در مورد شریک عاطفی خود، رابطه، یا پیامدهای احتمالی تعهد داشته باشند.آنها ممکن است به طور مداوم در مورد اینکه آیا شریک عاطفیشان “فرد مناسب” است یا خیر، آیا رابطه “به اندازه کافی خوب” است یا خیر، و چه اتفاقی خواهد افتاد اگر در آینده پشیمان شوند، نشخوار فکری کنند.این نشخوارهای فکری میتوانند باعث اضطراب شدید و اجتناب از تعهد شوند.برای این افراد، درمان OCD ضروری است.درمان شناختی رفتاری (CBT) و دارو درمانی میتوانند به کاهش شدت وسواسهای فکری و اجباری کمک کنند.
در ضمن، یادگیری تکنیکهای مدیریت اضطراب و تمرکز حواس، میتواند به کاهش اضطراب ناشی از وسواسهای فکری کمک کند.باید به یاد داشته باشیم که افکار وسواسی صرفاً افکار هستند و لزوماً حقیقت را منعکس نمیکنند.یادگیری چگونگی شناسایی و به چالش کشیدن این افکار، میتواند به کاهش ترس از تعهد کمک کند.با درمان مناسب و حمایت کافی، افراد مبتلا به OCD میتوانند بر ترس از تعهد غلبه کنند و روابط سالم و متعهدانه برقرار کنند.به یاد داشته باشیم که OCD یک اختلال قابل درمان است و نباید اجازه دهیم که ترس از تعهد، زندگی ما را محدود کند.
ارزش قائل نشدن برای خود
وقتی فرد برای خود ارزش قائل نیست، ممکن است از تعهد در رابطه بترسد.این افراد اغلب خود را لایق عشق و رابطه سالم نمیدانند و نگران این هستند که شریک عاطفیشان آنها را ترک کند.این ترس ناشی از نداشتن اعتماد به نفس و باور به این است که شایسته عشق و توجه نیستند.افرادی که برای خود ارزش قائل نیستند، ممکن است در رابطه رفتارهای ناسالم از خود نشان دهند، مانند راضی نگه داشتن دائمی طرف مقابل، تحمل رفتارهای بد، و یا نادیده گرفتن نیازهای خود.این رفتارها نه تنها باعث نارضایتی در رابطه میشود، بلکه ترس از دست دادن را نیز افزایش میدهد و فرد را از تعهد دور میکند.
برای غلبه بر این ترس، باید فرد روی افزایش عزت نفس و خودباوری خود کار کند.این کار شامل شناسایی و به چالش کشیدن باورهای منفی در مورد خود، تمرکز بر نقاط قوت، مراقبت از خود، و تعیین مرزهای سالم در رابطه است.مشاوره و رواندرمانی نیز میتواند در این مسیر بسیار کمککننده باشد.یک درمانگر میتواند به فرد کمک کند تا ریشههای عدم اعتماد به نفس خود را پیدا کند و راههای سالمتری برای ابراز وجود و برقراری ارتباط در رابطه بیاموزد.وقتی فرد برای خود ارزش قائل شود، دیگر از تعهد نمیترسد، زیرا میداند که شایسته یک رابطه سالم و متقابل است و میتواند به راحتی از رابطههای ناسالم خارج شود.
به یاد داشته باشیم که دوست داشتن خود، سنگ بنای یک رابطه سالم و پایدار است.
قرار گرفتن در یک رابطه نامناسب
ترس از تعهد همیشه ناشی از مشکلات فردی نیست، بلکه گاهی اوقات به دلیل قرار گرفتن در یک رابطه نامناسب به وجود میآید.اگر فرد با کسی باشد که به او بیاحترامی میکند، از او سوء استفاده میکند، یا به نیازهای او توجه نمیکند، طبیعی است که از تعهد بترسد.در یک رابطه نامناسب، تعهد به معنای پذیرش یک زندگی ناراحتکننده و ناخوشایند است.فرد ممکن است احساس کند که گیر افتاده است و هیچ راهی برای خروج ندارد.در چنین شرایطی، ترس از تعهد یک واکنش طبیعی و سالم است.برای رهایی از این ترس، باید فرد به رابطه خود نگاهی واقعبینانه داشته باشد و ببیند که آیا این رابطه برای او مناسب است یا خیر.
اگر رابطه مشکلات زیادی دارد و شریک عاطفی تمایلی به تغییر ندارد، بهترین راه حل، پایان دادن به رابطه است.ترک یک رابطه نامناسب ممکن است ترسناک باشد، اما اغلب بهترین تصمیمی است که فرد میتواند برای سلامت روانی و عاطفی خود بگیرد.پس از ترک رابطه، فرد میتواند روی التیام زخمهای خود تمرکز کند و برای ورود به یک رابطه سالمتر و متعهدانه آماده شود.به یاد داشته باشیم که همه روابط ارزش تعهد ندارند.گاهی اوقات، بهترین کار این است که از تعهد دوری کنیم و به دنبال رابطهای باشیم که در آن احساس امنیت، احترام، و عشق کنیم.
به خودتان احترام بگذارید و در رابطهای نمانید که شما را آزار میدهد.







خیلی ها فکر می کنند با فرار از تعهد راحت ترند ولی در واقع فقط از خودشون و طرف مقابل فرصت یک رابطه واقعی رو می گیرن.
اجازه نده ترس از تکرار گذشته تو رو از تجربه روابط جدید محروم کنه.
وقتی همیشه دنبال گزینه بهتر باشی، شاید هیچوقت به خوشبختی واقعی نرسی.
بعضیا آنقدر درگیر ترس از شکست می شن که فرصت های عاشقانه رو از دست می دن.
یکی از بدترین اشتباهات اینه که فکر کنی تعهد یعنی پایان آزادی، در حالی که می تونه شروع یک نوع آزادی عمیق تر باشه.
اگر مدام به داستان های قدیمی گیر بدی، یه جوری زندگی می کنی که انگار هنوز اونجا هستی در حالی که زندگی داره جلو می ره.
ترس از دست دادن استقلال بعضی وقت ها فقط بهونه ای شده برای فرار از عشق واقعی.
بعضی ها آنقدر از صمیمیت می ترسن که تنهایی رو به companionship ترجیح می دن.
اشتباه بزرگ اینه که فکر کنی چون فلان رابطه شکست خورد، یعنی همه رابطه ها محکوم به شکستن.
مشکل وقتی شروع می شه که فراموش می کنی یک رابطه سالم نیاز به مشارکت دو طرفه داره نه فقط یک طرف.
یکی از خطرناک ترین کارها اینه که با ترس از تعهد وارد رابطه بشی و طرف مقابل رو هم دچار تردید کنی.
یکی چیزایی که در مورد ترس از تعهد خیلی به چشمم اومده اینه که بعضی وقتا آدم حتی متوجه نمیشه داره ازش فرار می کنه 😅 تا اینکه یه روز یهویی میبینه همه رابطه هاش یه مدت کوتاه دووم آوردن و بعد تموم شدن. من یه مدتی بود دچار این مشکل بودم و تازه بعد مشاوره فهمیدم که اصلا از تعهد ترس دارم. یه نکته دیگه هم که فهمیدم این بود که بعضی اوقات ما با توجیه “هنوز آمادگی ندارم” در واقع داریم از مسئولیت پذیری فرار می کنیم. البته نباید زود قضاوت کرد چون خیلی وقتا آدم واقعا آمادگی نداره نه اینکه بخواد فرار کنه 🤔